دلنوشته ای بر ساحل مهتاب

Forest of Shadows - Sleeping Death

bleak silver streams
the light of many  stars
born from thrones in dark heaven
and swept in the sun's demise
bleak silver streams
the radiance of eternity
paint the meadows in dismal shades
as sleeping death seep thru the clouds
انوار سیمین غم افزا

نور ستارگانی بیشمار

کا بر تختی در بهشت تاریک متولد شده و در وفات خورشید، فضا را پیمده اند

انوار سیمین غم افزا،

درخششی از ابدیت،

بیشه را نقشی از سایه های حزن بار می زند

در حالی که مرگ خفته،  از ابر ها تراوش می کند


i stand motionless and
marvel with empty eyes
like a portrait of bliss forsaken
wearing the colors of loss
i stand motionless
like a grieving graveyard statue
and i drape my face with my bare hands
as sleeping death seeps thru the clouds

با چشمانی تهی،  بی حرکت و بهت زده ایستاده ام

همچو پرتره ای از وا گذاشتن خوشبختی

با رنگ هایی از فقدان بر تن

بی حرکت ایستاده ام

همچو تندیسی غم افزا در قبرستان

و من صورتم را با دستان عریانم می پوشانم

درحالی که مرگ خفته از ابر ها تراوش می شود

i felt a dying embrace
a soft breeze of weary winds
singing silent lamentations
a prologue to a tragedy untold
clad in the cold breath of october
the stars fall from their thrones
and my last gleam of hope fade away
من آغوشی بی جان را احساس می کردم

نسیمی نرم از بادی کهن

در حال سرودن بی صدای سوگنامه ها

پیش درآمدی برای یک تراژدی نا گفته

ملبس به نفس سرد آبان

ستاره ها از تخت هاشان سقوط میکنند

و آخربن پرتو امید من محو میشوند


in this crestfall orchard
where the final chapter lies written
dressed in a robe of shattered dreams
as the flower withers
in this crestfallen orchard
where fallen leaves lies dying
i kneel down in solitude
as sleeping death seeps thru the clouds
در این شکوفه زار سر افکنده که فصل آخر [داستان] برش نوشته شده

درحالی که گل می پژمرد

در این شکوفه زار سر افکنده

جایی که برگ های به زیر افتاده بی جان آرمیده اند
من در تنهایی زانو می زنم

درحالی که مرگ خواب آلود از ابر ها چکه می کند

 

i stare into the forever night
and i travel beyond the fallen stars
i sink into oblivions twilight dream
where my sleeping beauty
lies sleeping with the dead
من بر شب بی پایان خیره می شوم

و ورای ستارگان سفر می کنم

درون رویای صبحگاهی فراموشی غرق می شوم

جایی که زیباییِ خفته من، همراه مردگان آرمیده است. 

 

 

 

خیلی خوب بود :(

 

[ شنبه 24 مرداد 1394برچسب:, ] [ 2:26 ] [ علیرضا ] [ ]


Doom:VS - The Light That Would Fade

Doom:VS 

 Aeternum Vale 

01. The Light That Would Fade 

وداع تا ابد : 

01. نوری که محو میشود

 

 

I'm plagued

By the silence you brought upon me
Suffering
In the desolate lap of time
Tearing the flesh from my bones


من با سکوتی که تو بر من آوردی مسمومم

در دامن متروک زمان، درحالی که تن را می درد،  رنج می کشم


Endless eternity awaits
ابدیت بی پایان در انتظار است...


The tears embrace me
Life, erases me
The failure within becomes now clear
The light will forever fade
As my life, forever fail

اشک ها مرا در آغوش می گیرند

زندگی،  مرا از صحته پاک می کند

حال شکست درونی آشکار می شود

نور برای همیشه محو خواهد شد

درحالی که زندگی من، برای همیشه سقوط می کند


I'm nailed to the cross of my own creation
Torn... divided within
Reaching an end to it all

من بر صلیب خودم میخکوب شده ام

پاره شده..  از درون ز هم پاشیده

درحال رسیدن به پایانی برای همه این ها


I'm lost with despair
No one's left to care
Alone... abandoned
To die by myself

من در اندوه گم گشته ام

و هیچ کس نمانده که اهمیتی دهد

تنها...  ترک شده..

تا تنها بمیرم


Endless eternity awaits
و ابدیت بی پایان در انتظار است...


The light that would fade appears now clear
So cold. the sudden breeze of death
Cleansing the soul, from my pain
نوری که محو خواهد شد اکنون آشکار می شود

بسیار سرد است نسیم  ناگهانی مرگ

درحالی که روح مرا از درد پاک می کند..


[Chorus]

Smothered by life
Emptiness takes hold
Eternity shines brighter
Than ever before

 

درحالی که به دست زندگی خفه شدم

پوچی باقی می ماند

ابدیت روشن تر از هر زمان دیگر می درخشد

 

 

خواهشا برای یک بار هم که شده کمی عمیق تر فکر کنید و قضاوت نکنید..

 

[ دو شنبه 19 مرداد 1394برچسب:, ] [ 2:49 ] [ علیرضا ] [ ]


Insomnium - in the halls of awaiting

 

Insomnium - in the halls of awaiting

در تالار های انتظار

 

 

Evening full of grandeur, skies tinged with red

غروب سرشار از عظمت، آسمان ها آغشته به قرمزند

Mountains crowned with crimson, treetops with scarlet blaze

کوه ها تاج و درختان شعله هایی سرخ به سر دارند

As the dusk is falling, night settles in

با سقوط تاریک و روشن غروب، شب وارد میشود

Stars slowly come out, moon glides skywards

ستارگان به آرامی بیرون آمده و ماه در سرتاسر آسمان می لغزد

...Still cheerless is in my soul, my heart filled with cares...

... هنوز درون روح من افسرده و قلبم سرشار از اندوه است..

 

Longing for the misty shores, weather-beaten strands so poor

در پی سواحل مه زده، فقیرانه به خود می پیچم

Where the weeping sky archs over water calm

جایی که آسمانِ گریان روی آرامش آب خم می شود

Pining for primeval woods, murky shade of leafy roof

در این بیشه های کهن به دام افتاده ام، زیر سایه های تاریک سقفی از جاس برگ 

Where the silent trees arch over our path

جایی که درختانِ خاموش و بی صدا روی جاده‌مان خم می شوند

 

Do you walk in mourning, still wear the grief

آیا تو در ماتم راه می روی .. همچنان لباسی از غم بر تن داری..

Raiment of sorrow, remembrance of me

جامه ای از اندوه .. یادگاری از من ..؟

Through the years of bleakness, winters of bitter cold

در سال های نومیدی، زمستان های سرمای تلخ

Will you not forget me, forsake my soul

آیا تو مرا فراموش و روحم را رها نمی کنی؟

...Low-spirited is my song, downhearted my tune...

نوای من بی روح و صدایم شکسته است ...

 

Beyond enchanted sea, wistful is my sleep

خواب من، ورای دریای مسحور، در انتظار است

Darkness by my side, through the dreary night 

در این شب غمناک، تاریکی کنارم است

Will you follow me, through eternity

آیا تو در ابدیت دنبالم می آیی..

To another world, to the quiet halls

سوی جهانی دیگر.. سوی تالار های بی صدا ..؟

 

I've lost my way in the dark, strayed apart from my love

من در تاریکی راهم را گم کرده و از عشقم دور گشته ام

I've faced the demons of might, passed away into shades

من با شیاطینی سترگ روبرو شده و درون سایه ها فرو رفته ام

 

Long are lonely years, slowly pass these days

سال های تنهایی دراز است و این روز ها به کندی می گذرند

In undying land, in the divine ligh

در سرزمین بی مرگ .. در نور مقدس

Where I wait... in the dark

جایی که من انتظار می کشم... در تاریکی

 

The black of the night turns to dusk of the dawn

سیاهی شب به گرگ و میش سپیده دم بدل می شود..

Through the mist now shines the fairest light of all

حال درون مه، لطیف ترین نور ها می درخشد

The caress I've waited for eternity

نوازشی که من برای ابدیت انتظار کشیده ام

Into the shades, together we fade

باهم درون سایه ها محو می.شویم ...

 

 

 

 

:'(

این شعر پر از زیباییه ....

:'( 

چیزی نمیگم...

[ پنج شنبه 15 مرداد 1398برچسب:, ] [ 13:32 ] [ علیرضا ] [ ]


Lethian dreams - under her wings

04. Under her wings

زیر بال هایش

 

I listen to the mournful whispers
Behind every scar I make
Dark clouds fill my body
And my heart is left empty

من به زمزمه های اندوهنام گوش فرا می دهم

پشت هر زخمی که میبینم

ابر هاس تیره پیکر مرا پر میکنند

و قلب من تهی باقی گذاشته می شود


Down on my knees
Trying to face the fear

نشسته بر زانو ها

برای مواجهه با ترس تلاش می کنم


Down on my knees
With my unbalance and sorrow
Trying to face the fear
That mirrors in my eyes
For few seconds in oblivion
For few seconds lost in blood
Another dream collapsed

درحالیکه زانو زده ام

همراه اندوه و تزلزل من

برای مقابله با ترس تلاش میکنم

ترسی که در چشمانم منعکس می شود

برای کند ثانیه درون فراموشی

برای لحاظاتی اندک در خون

رویای دیگری شکست..


In this madness I can't rest
Can't stand these haunting thoughts
That bury every hope
I ever had in me

در این جنون آسودگی ممکن نیست

این افکار شکارچی را نمی شود تحمل کرد

افکاری که همه امیذ هارا دفن می کند

هر امیدی که در خود داشته ام


Sorrow lacerates my skin
And I don't feel the pain
The coldest rain must have killed
The last flame I had in me
Can't you give me your hand

اندوه پوست مرا می درد

و من درد را حس نمی کنم

سردترین باران ها باید که سقط شود

آیا تو نمی توانی دستانت را به من بدهی..؟


I can't perceive the warmth of your fire
I feel like losing you
And I cry for my dying angel
As she makes me under her wings

من از ادراک حرارت زندگی تو راعاجزم

و احساس میکنم که انگار از دستت می دهم

و من برای فرشته در حال مرگم اشک می ریزم

درحالی که اون مرا زیر بال هایش می گیرد...


Sorrow lacerates my skin...
Sorrow lacerates my skin...

اندوز پوست مرا می درد...

اندوه پوست مرا می آزارد... 

 

 

 

[ دو شنبه 12 مرداد 1398برچسب:, ] [ 2:40 ] [ علیرضا ] [ ]


Heretoir - to follow the sun

 

 

 

 

 

08. To Follow the Sun

دنبال کردن خورشید 

 

War skin,
comforting hope
and rays of orange light.
پوست جنگ زده

امید آرامش بخش

و اشعه های نور نارنجی رنگ..
When I spread my arms
I leave anything behind.
آنگاه که دستانم را میگشایم

هر چیزی را پشت سر رها می سازم
Take me away.
I'm drifting,
sense is stunned
and gone with the wind.
Enter the air.?
.I'll never.
مرا دور کن

من راهی دور دست هام

احساس خراشیده شده

و همراه باد از دست رقته است

وارد هوا شوم؟

هرگز
Take me away,
far from here.
When i spread my arms
I leave everything behind.

مرا دور کن...

دور از این مکان

آنگاه که دست می گشایم

هر چیزی را پس پشت رها میکنم.... 

[ شنبه 20 تير 1398برچسب:Metal, Black, Heretoir, ترجمه, , ] [ 2:37 ] [ علیرضا ] [ ]


Heretoir

 

یکی از خاص ترین عجیب ترین و شنیدنی ترین آلبوم های موجود... 

مطمعنم کسی که لایقش باشه خودش میره دنبالش و لینک گیر میاره پس لینک نمیزارم برا آهنگ ها دست نا اهل نیفته! دی

02. Fatigue

خستگی..

 

A path in a dim light
that I have to walk myself.

راهی میان نوری تیره

که باید به تنهایی طی کنم

Rain falling from my lips,
the most cleanest of all.
باران از لبم پایین می آید

آن پاک ترینشان..

Dissany,
esperance in isolation.
Cold hands clutching at
something that is gone.


Dissany*

امیدواری درون انزوا

دستانی سرد چنگ میزنند

چیزی را که  گمگشته است


Her,
dressed in black.
او..

در لباسی سیاه


A warmth
surrounding me
when I saw her eyes
sparkling.

گرما و حرارتی

مرا به آغوش می کشد

آنگاه که چشمان پر تلالو او را می بینم.... 

 

 


 

جان من کاور آلبوم رو دیدین..؟  :'(

 

اون کلمه رو خیلی رفتم دنبالش و بی نتیجه بود... 

همه دیکشنری ها گشتم اینترنت رو زیر و رو کردم.. 

داشتم نا امید می شدم! تا اینکه.. 

بلخره یه چیزی به ذهنم رسید

و اونم این بود چه کلمه رو تجزیه کنم!   

این کلمه از هسته sany و پیشوند منفی ساز dis تشکیل شده 

و قدم دوم رو شروع کردم که جستجو در مورد sany بود

میشه به نتیجه خیلی محکمی نرسیدم... و داشت اشکم رو میاورد! 

یکی هست از زبان بومی های آمریکا به معنی چیزی که جدید نباشه.  کهنه.  چیز بی طراوت

و نیز یک جای دیگه معنی خاص و جالب توجه میده

که وقتی کمی فکر میکنم،  معنی دوم باید درست باشه.  

ینی چیزی که (با وجود dis) معنی غیر خاص غیر جالب و همچین چیزی میده! 

و مثل همیشه تفسیر با شماست... 

[ دو شنبه 15 تير 1398برچسب:Heretoir,Metal,black, ] [ 20:55 ] [ علیرضا ] [ ]


Swallow the Sun - Don't Fall Asleep

Don't fall asleep

To the weeping of the birds

Don't fall asleep

In this room of the fallen

به زاری کبوتر ها

در این محفل شکسته ها

به خواب نرو

Don't fall asleep

To the breathing of the walls

Don't fall asleep

In this room of loss

Don't fall asleep

In the arms of dead air

Don't fall asleep

In this symphony of the damned

به تنفس دیوار ها..  به خواب نرو

در این محفل ناکامی نخواب

در آغوش هوای مرده

در این سمفونی نفرین گشتگان..  به خواب نرو

"Time stands still in this chamber of pain

The clock stops and the horror comes

The children cry and weep

In this room of the unforgiven

Lie down because you'll never leave

Lie down, but don't fall asleep"

زمان در این تالار های درد می ایستد

ساعت از کار می افتد و وحشت بر می خیزد

کودکان گریه و زاری می کنند

در این محفل نا بخشوده ها

دراز بکش چرا که هیچگاه آن را ترک نخواهی کرد

دراز بکش..  اما به خواب نرو

The signs show slowly with the dark

They glow brighter as the shadows grow deeper

نشانه ها همراه تاریکی به آرامی نمایان می شوند

درخشششان با عمیق تر گشتن سایه ها بیشتر می شود

Blood marks on the walls and the ceiling and on the floor and the doors, oh how they flow!

نشان خون روی دیوار ها به جا می ماند

و روی زمین و روی در ها.  

آه ببین چه گونه جای می شود!

Little voices like the whining of the birds

صدا هایی ظریف همچو آواز کبوتر ها

As the closet door opens

بآ باز شدن در کشو به گوش می رسد

I still can hear them screaming

And the shape… Is it me on the piano?

می توانم همچنان فریادشان را بشنوم

و آن چیز....  این منم جلوی پیانو؟

Playing the symphony of the damned

درحال نواختن سمفونی نفرین گشتگان...؟

مثل همیشه تفسیر با شما... 

این تهش که میرسی یه حس عجیبی داره...  انگار همه چی تموم میشه همه چیز هایی که تا اینجای شعر تو ذهن ساخته یکهو عوض میشه 

و اون جسم...  

این منم جلوی پیانو؟ 

 

وای فوق العاده بود :((

نمیخوام افکارتون رو به جهتی سوق بدم میزارم به عهده خودتون که چطور این تناقض رو حل کنید تو ذهنتون..  

 

[ یک شنبه 14 تير 1398برچسب:Swallow the sun, Doom, Metal, ] [ 4:29 ] [ علیرضا ] [ ]


Forest of Shadows - Under The Dying Sun

جنگل سایه ها - خورشید در حال مرگ

 

In the fields of green
Her silhouette towards the sky
Under the dying sun
I see her die
در زمین های سرسبز

صورت سایه گرفته او به سوی آسمان است

زیر خورشید بی جان

من مرگ او را نظاره گرم...

In the fields of green
An arrow of death
A dying beauty breathing
Her last breath
در سرزمین های سبز

یک تیر مرگ.  

یک زیبایی درحال مرگ نفس می کشد

آخرینِ نفسش را..

In the fields of green
Under the dying sun
I cry out
In grief for my beloved one
در زمین های سبز

زیر خورشید بی جان

من می گریم

در غم محبوب خود...

A symbol of life and hope she was to me
Now pain and suffering is all I can see
An act of vengeance for the deeds I've done
Why must she pay with a life now gone
برایم نشانی از زیستن و امید بود او

اکنون درد و رنج همه چیزیست که می بینم

انتقام کار هایی که کرده ام

چرا باید او با زندگی که حال از دست رفته،  بپردازد؟

I lay down beside her and gaze into the sky
Eyes filled with tears why must she die
من به کنار او دراز کشیده و به آسمان خیره می شوم

چشم ها مملو از اشک است،  چرا باید او بمیرد؟



In the fields of green
Under the dying sun
I cry out
In grief for my beloved one

در زمین های سر سبز

زیر خورشید بی جان

در سوق محبوب خود می گریم.   

 

 

 

یکی از زیبا ترین کار هایی که شنیدم...   و یکی از قشنگ ترین و طبعا غمگین ترین شعر ها..و از نظر موسیقی..  تلفیق ماهرانه ویلون و گیتار یه هارمونی بی نظیر به وجود آورده که کنار این شعر یه طوفان احساسی عجیبی بپا میکنه

ملاحظه بفرمایید :

04_Under_the_Dying_Sun

البته اوایلش گرولینگ های ناجوری داره که احتمالا نتونین تحمل کنین! 

خطر ملودیک دووم،  پر خطر ترین نوع موسیقی :/} 

[ پنج شنبه 4 تير 1398برچسب:Doom, Metal, Forest of Shadows , ] [ 4:33 ] [ علیرضا ] [ ]


swallow the sun - April 14th

 

April 14th and the sabbath is near.

The ground is trembling, 
weakened by the longest winter. 
These are the last steps 
of the frost giants as they leave.

چهاردهم آوریل*، و sabbath* نزدیک است

زمین می لرزد

با بلند ترین زمستان ضعیف گشته است..

این ها آخرین گام های دیوان سرمایند که اینجا را ترک میکنند

An April moon is rising as the trees turn to rust. 
Killing season comes in shades of gray.

An April moon is rising as the spring turns to dust. 
We lie down to a howling sound 
as the world is slowly coming down.

درحالی ماه آپریل بالا می آید که درختان می پوسند و زنگار می گیرند

درحالی که فصل سایه های تاریک را می کشد

ماه آپرل بالا می آید درحالی که بهار به غباری بدل می شود

ما به صدای زوزه ای می خوابیم

در حالی که جهان به زیر می رود...

Bless me, ghosts of winter, 
for you have made me stronger, 
to face this day and ever nights, 
further north our paths will go. 
South is burning, east is vast, 
west is dying fast. 
But as I leave, 
my heart holds no fear; 
I know there's nothing from here.

ارواح زمستان، مرا به آغوش بگیرید

چرا که  شما مرا نیرومندتر ساختید 

تا روبرو شوم با این روز  و  با شب های پیش رو

راهمان سوی شمال به پیش می رود

جنوب  می سوزد، شرق وسیع است، غرب به سرعت می میرد

اما هنگامی که من اینجارا ترک میکنم

قلب من هیچ ترسی در خود ندارد

من میدانم که از اینجا به بعد هیچ چیز وجود ندارد

An April moon is rising as the trees turn to rust. 
Killing season comes in shades of gray. 
An April moon is rising as the spring turns to dust. 
We lie down to a howling sound...

 ماه آپریل بالا می آید در حالی که درختان زنگار میگیرند

فصل سایه های تیره را میکشد

ماه آپریل بالا می آید در حالی که بهار به غباری بدل می گردد و ما به صدای زوزه ای به خواب میرویم.

On the altar of endless snow, 
on a deep glacier's glow, 
we prepare our graves. 
Here under the north star I will sleep away, 
to the deep hum of your icy womb. 
April 14th, and death is here, 
the tide has finally turned.

بر محراب برف بی پایان

بر درخشش عمیق یخ

ما قبر هامان را آماده میکنیم

اینجا، زیر ستاره شمالی، من به خواب خواهم رفت

با زمزمه عمیق womb* یخی تو..

چهاردهم آپریل، و مرگ اینجاست

و موج در نهایت غلتیده است..

The ground is trembling, 
weakened by the longest winter. 
These are the last steps 
of the frost giants as they leave. 
But my heart holds no fear; 
for I know there's nothing from here...

زمین میلرزد 

با طولانی ترین زمستان ضعیف گشته.

این ها آخرین گام های دیوان سرمایند

اما قلب من هیچ ترسی در خود ندارد

چه، میدانم چیزی ورای اینجا وجود ندارد...

 

 

فوق العاده زیباست و فوق العاده دوسش دارم و به شدت باهام سازگاره و بی نهایت حس میکنم همشون از دل خودم بیرون اومده!

گوش کنین ...

اولش با یه گیتار خشن با ریتم درام نسبتا تند مواجه میشین ..

اما بعدش همه چی عوض میشه و اون فضاش به کلی تغییر میکنه (شبیه شعر!)

بالا آمدن ماه مثل یه آب خنکی میمونه که به صورتت بخوره !

درکل خیلی خوبه و یکی از ابر ترک های مورد علامقمه ...

بشنوین ..(توضیحات پست بعد/قبل (شاید) )

(مجبورم برا گذاشتن لینک خودم کد html بنویسم :( بلاگفا هوشمند بود خودش میلینکید )

لینک دانلود

 

____

توضیحت:

اولین چیزی که میخوام تاکید کتم ماه آوریل است،  که میفته درست در اوایل بهار.  زمانی که درختان شکوفه میدن.  زمینا پوشیده میشن از رنگ سبز و کلا تو ادبیات نماد خوشی و باروری و خوبیه همیشه.. 

اما.. اینجا  شاعر آوریل رو، فصل پوشیدن و زنگار گرفتن درختا توصیف کرده.. فصلی که زمین خستست و میلرزه...  

چیزی نمیگم.. ! 

چهاردهم آوریل رو مدت ها دربارش تحقیق کردم بیینم چه روزی هت. تو همه فرهنگ ها تو همه تقیم ها... 

راستش انتظار داشتم مثل بیست و دو نوامبر با یه روز شوم یا یه اتفاق شوم یا مرگ خاصی چیزی طرف باشم

اما اینبار جدا متحیر شدم.  چون توی همه فرهنگ ها یه روز خوب هست!خیلی جاها به خصوص نواحی آسیای شرقی  جشن سال نو توی این روز،  ینی چهارده آوریل،  برگزار میشه.!  

دوم،  sabath هست.  این روز رو فکر میکردم بازم یه روز تاریک باشه! 

اما تو فرهنگ یهودیان (که تقریبا درست نقطه مقابل آسیای شرقی مذکور هست!)  این روز تقریبا مثل جمعه های ماست. 

اعتقاد دارن خدا دنیا رو توی شیش روز خلق کرد، و در روز هفدم یکی sabath وقتی از خلقت زمین آسوده شد به استراحت پرداخت.. 

و باز متحیر شدم! 

و خیلی جالب بود که شاعر، تو شعر از دو زمان رو از دو تا فرهنگ کاملا متضاد اسم  برده که توی هر دو این روز یه روز خوب و میمون هست.  

و بعد اومده این دو روز خوب رو اونطوری توصیف کرده  ....  و چه قدر هم خوب از پس این کار براومده...

سومین چیز درباب کلمه womb هست (که توی شاهکار یوهان اریکسون جان ینی Earthless هم اومده بود).. 

این کلمه خیلی کم مصرفه (!) و زیاد کاربرد  نداره

توی دیکشنری های کوچیک اگه نگاه کنین شاید پیدا نکنین. توی دیکشنری های متوسط ‌(!)  کلمه "رحم زن"  رو براش نوشتن احتمالا  ولی تو دیکشنری های خیلی بزرگ و قابل احترام یخده متفاوته! و خوب مسلما شاعر نگفته با زمزمه رحم یخی تو به خواب میرم :/ در این حد مریض نیس :|(که به احتمال زیاد این "تو" مذکور "زمین"  مذکور هسش! ) 

خوب شفاف سازی کنم (توی متن همونطور نوشتم چون نمیشد ترجمه کرد)

این کلمه کلا مفهوم چیزی رو داره که به نوعی زادگاه چیز دیگری هست

مثلا حتی یک سهابی،  برای ستاره یه womb محسوب میشه.. 

و خوب برای انسان رحم مادر هست و دیکشنری های متوسط بیراه نمیگن ولی ناقص میگن  :دی

دومی و سومی رو جهت اطلاع گفتم و اولی رو جهت تاکید

و مثل همیشه تفسیر و نقد با شماست

[ یک شنبه 31 خرداد 1398برچسب:Doom, Metal, Swallow The Sun, ] [ 2:12 ] [ علیرضا ] [ ]


ISON - Cosmic Drone

وای وای بلخره آلبوم بیرون اومد :') 

:')

اون پست قبلی توی وب قبلیو میزارم تهش همه شیش ترک رو!  

_--

دنباله دار ISON یکی از زیباترین ها بود...

دو سال قبل.. وارد منظومه شمسی شد..

زیباترین رویداد قرن رو رقم زد

از بالای سرمون عبور کرد

در اوج زیبایی...

و درست همون موقع بود ..

که با خورشید برخورد کرد...

زیباترین رویداد نجومی قرن با مرگش پایان یافت...

اون مرد! هستش منهدم شد! و جهان رو تا ابد از زیباییش محروم کرد!

_____

حالا ... این اسم فقط یه اسم دنباله دار  نیست...  ینی دیگه نیس! 

بلکه نام یک پروژه موسیقی نیز  هست !

 از زن هنرمند شاعر، طراح، نویسنده، ووکالیست، نقاش و نوازنده محبوب من !    {ارادتمندیم! بفرما هندونه! :دی}

و میدونم  الان غیر ممکنه براتون، درک حسی که به این پروژه دارم!

و او این نام رو انتخاب کرده ... .. . و چه کسی فکرش رو میکرد ؟!

چه کسی فکرشو میکرد.....؟

____

و بلخره آلبومی که مدت ها منتظرش بودم... 

 



Format : Mp3 128 Kbps
Country : Sweden
Genre: Drone Doom / Shoegaze / Ambient

Tracklist

1.Lost Satellites 03:22
2.Atlas 06:39
3.RedShift 09:14
4.Icosahedron 07:52
5.Travellers 08:01

 

کیفیتش کمه.  ولی خوب راضی باشین!  

دانلود یک جا هم نیست...  احتمالا خودم به زودی تگ ها و کاورش رو درست کنم بزارم واسه دانلود..  

[ شنبه 30 خرداد 1398برچسب:, ] [ 2:53 ] [ علیرضا ] [ ]


Doom:VS - Aeternum vale - 06.Aeternus

6. Aeternus

بدود

Empty, so empty

تهی..  بسیار تهی


Barren and cold
سرد و بی ثمر
Distant, so distant
دور..  بسیار دور
Too far to reach
بیش از حد دست نیافتنی.. 

Time slips away, I fall
زمان سُر می خورد و میرود، من سقوط میکنم
All I feel is pain, nothing more
همه آنچه حس می کنم درد است،  نه هیچ چیز دیگر
I cry in shame of knowing my faults
من در خجالت دانستن ایراد هایم اشک می ربزم
And nothing seems to help me anymore

و به نظر می رسد هیچ چیز نمیتواند بیش از این به من کمک کند

I fall
من سقوط می کنم.. 

Bitter, so bitter
تلخ..  بسیار تلخ است
Life so sweet
زندگی شیرین.. 

I break, I see, I suffer
من می شکنم..  من میبینم..  من رنج  میکشم
I grope, I fall, I die
در تاریکی جستجو میکتم..  سقوط میکنم..  می میرم
For you
برای تو.. 

I leave today, my life

من امروز زندگیم را ترک میگویم


I slowly wither away
من به آرامی رو به زوال می گذارم.. 

For you; I broke with tears
برای تو،  من با اشک ها می شکنم
For you; I loved for you years
برای تو،  من سال ها عشق ورزیدم
Draining myself from everything
درحالیکه خودم را از هر چیزی بیرون می کشیدم

For you; I opened the door
برای تو،  من در را باز کردم
For you; I gave it all up
برای تو،  من همه را به تمامی تسلیم کردم
My life, my dream... everything

Everything...

زندگی ام..  رویایم...  همه چیز..

همه چیز... 

 

 

06_-_Aeternus.mp3

 

 

[ پنج شنبه 28 خرداد 1398برچسب:Doom,metal,Doom:VS, ] [ 1:10 ] [ علیرضا ] [ ]


Doom:VS - Dead Words Speak

02. Dead Words Speak 

... 

Ailments of grey cover these hurtfull limbs 
A seething anger grows 
Voiceless come your calls
بیماری هایی تیره این اندام زخمی را میپوشانند
خشمی خروشان رشد می کند
ندا هایت بی صدا می شوند...
Dead words speak
They speak to me at night 
And sometimes I get frightened 
Gives no peace 
And sometime I'll get frightened 
'cause sometimes they are right
کلمات مرده حرف می زنند

آن ها شبانه با من حرف می زنند

و من گاهی می ترسم

زیرا گاهی،  حق با آن هاست
I can't seem to rid this burden I bear 
Ghost of misty mornings, please disappear

به نظر میرسد نمیتوانم از این باری که با خود میکشم رها شوم

شبح صبح مه زده،  لطفا محو شو.. 
It sickens and destroys everything I've built 
And tears down the walls with anger and guilt

این همه چیز را مریض و نابود می سازد

و دیوار ها را با خشم و گناه پایین می کشد


Dead words speak 
They speak to me at night 
And sometimes I get frightened 
Gives no peace 
They hunt me at night 
And sometimes I get frightened

Cause sometimes they are right

کلمات مرده سخن می گویند

آن ها در شب با من حرف نی زنند

و من گاهی وحشت زده می شوم..

هیچ صلح و آرامشی نمی دهند

آنان شبانه مرا شکار میکنند

و من گاهی میترسم

چون گاهی،  راست می گویند


I can't seem to rid this burden I bear 
Ghost of misty mornings, please disappear
به نظر نمیرسد که بتوانم از این باری که حمل میکنم رها شوم

ای شبح صبح های مه زده،  خواهش میکنم نا پدید شو... 

 

[ پنج شنبه 28 خرداد 1398برچسب:Doom,metal,Doom:VS, ] [ 1:4 ] [ علیرضا ] [ ]


صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد