"بی حسم
به طرز مزمنی
هفته ها میان میرن و همینم
مثلا یک ماه
هر روز بیدار میشم یه سری کار میکنم میخوابم
بدون اینکه ذره ای از چیزی لدت ببرم
یا از چیزی ناحارت باشم یا دردی حس کنم
و خیلی این مشکل برام جدی و مزمن شده
همین الان
هیچ تصوری از حقیقت کلمه ی ناراحت بودن ندارم"
اینارو نوشته بودم برا کسی
که برا یکی دیگه هم فرستادم
و اومدم اینجا ثبتش کنم
و فقط یه چیز بگم..
اگه این رو هم
توی تنهایی بگذرونم
تا هرجا بتونم زندگی همتونو آتیش میزنم :|
زیاد پست گذاشتم روی این موضوع
و این جنون
دیگه نمیذارم
قول میدم
نظرات شما عزیزان: