دلنوشته ای بر ساحل مهتاب

Breathing...

...

 

هنوز مطمعن نیستم چی باعث شده بعد تریپم پست نذارم اونم دو هفته

و حتی اینم مطمعن نیستم چی باعث شد امروز برگردم اینجا


شاید صرفا دوس دارم این طلسم رو بشکنم

 

اینجا برام مقدسه ...

اما

حسی که الان دارم 

حسی که امروز داشتم

و حسی که مدت ها با فکر کردن به حرفامون امیدوارم داشته باشم! 

هم مقدسه

 

درواغ چرا ...

این روزا

نفس کشیدن برام مقدسه..


این روزا بیشتر از هر زمانی بیدارم 

 

 

[ جمعه 28 آذر 1399برچسب:, ] [ 1:11 ] [ علیرضا ] [ ]


Becoming

 

But am I not ready

To see

Beyond the matrix

And surrender

To the magnificence of my own being and embrace immortality?

 

Cold water

Lands upon my face

Drowning my thoughts and my flesh it does

Purify

 

Tonight we roam in absolute darkness

Guided only by the light within

Radiating


 

اما آیا هنوز آماده نیستم

تا ورای این پیله را ببینم؟

و تسلیم شوم

مقابل شکوه خود

و بپذیرم 

ابدیت را؟

 

آبی خنک بر صورتم می شیند

افکارم را غرق می کند

و جسدم را 

تطهیر میکند

 

امشب ما در تاریکی مطلق پرسه می زنید

و جز نوری که از درون می تابد

راهنمایی نیست

[ چهار شنبه 12 آذر 1399برچسب:, ] [ 1:26 ] [ علیرضا ] [ ]


.خوب میشه آخر این قصه ی پر بالا پایین

از روی دلتنگی میام یا چی، نمیدونم اما هرچیه خوب چیزیه که آدم رو وادار میکنه به "برگشتن" به یه مأمن 

نمیدونم اسمش چیه اما خوشم میاد از اینکه هر روز حتی اگه پست نذارم میام اینجارو باز میکنم


 

البته اونا که که سرشون تو شبکه های اجتماعیه نمیفهمند! من خودم هم به زور 


یه سری جاها هستن

یا یه سری آدما 

یا کلا یه سری چیزا هستن که

غریبه نیستن برات

اینا خوبن :) 


 

دیشب ساعت 5 صبح خوابیدم 9 بیدار شدم 

تا الان

نمیرم یوخ؟! :)) 


سعی میکنم قوی باشم

سعی میکنم بمونم با چیزایی که دوسشون دارم

سعی میکنم به راهم ایمان داشته باشم 

زندگی سر و تش هممینه

 

 

 

 

 

 

[ سه شنبه 4 آذر 1399برچسب:, ] [ 3:20 ] [ علیرضا ] [ ]


And we wake in the midst of a world about to shatter

و ما میان جهانی چشم گشودیم که صدای فرو ریختنش را میشد شنید...


 

خب ....

 

 

بلخره کمی میشه آروم گرفت ... :)

 

چه هفته ی عجیب غریبی بود ..


و امروز ...

امروز چه روز عجیبی بود ..

 

چه قدر ...


 

امروز رو نباید یادم بره

 

اما بعد سال های آزگار

حتی دیوار های اینجا هم تاب شنیدن ندارن ..


 

چه قدر

رها.....

 

 

[ جمعه 9 آبان 1399برچسب:, ] [ 1:35 ] [ علیرضا ] [ ]


میترسم ...

 

میترسم از ترس...

 

کاش خوب باشه آخر این قصه ی پر بالا پایین

[ یک شنبه 4 آبان 1399برچسب:, ] [ 23:49 ] [ علیرضا ] [ ]


All the beauty is sad...

حقیقتا 

همه زیبایی ها غمناکن...


هفته آینده هفته جالبیه..

 

هم حس خوب بش دارم

هم حس بد

 

امیدوارم اتفاقات خوبی منتظرم باشه...


 

بعد از یه عمر

عجله دارم برا گذشتن روزا :/

دیگه زیادی داره برام سنگین میشه

 


 

آره زیبایی ها همشون غمناکن

چون قراره یه روز از دستشون بدیم

 

و اون روز 

تکه از قلبمون رو از دست میدیم 

تکه ای هیچ وقت هیچ وقت سر جاش بر نمیگرده

...

 

 

[ شنبه 26 مهر 1399برچسب:, ] [ 23:8 ] [ علیرضا ] [ ]


I pray for something true


I know there’s a heaven, I know
I know there’s a shore
I’ve tasted its colour
Without the will of wanting more


میدانم

بهشتی هست

میدانم

میندانم که ساحلی هست

من طعمش را چشیده ام

بی میل به "بیشتر خواستن"

 

 

[ دو شنبه 21 مهر 1399برچسب:, ] [ 1:54 ] [ علیرضا ] [ ]


you say...

You'll wonder where we'll all go
Us with wounds is all we know
And the gifts we were given
Back to the swarm of a distant heaven


 

برایم عجیب است

که همه ی ما

راهیِ کجاییم

 

مایی که جز زخم ها، چیزی درک نکردیم

و هبه هایی که بر ما ارزانی شده بود

بازگشتند سوی ازدحامی

در بهشتی دور


 

 

[ یک شنبه 19 مهر 1399برچسب:, ] [ 23:52 ] [ علیرضا ] [ ]


Dafuaq?

یک عزیز ناشناسی پیام گذاشته

ته جمله هاش با این تموم میشه:

 

".... تا وختی امید داری"

 

شما باشید نمیمیرید برا این کامنت؟

 

نمیدونم کیه

اما خب ...

این پست بماند به یادگار ازش !! 

 


 

...With a beacon of hope we could levitate like dancing on air

 

[ شنبه 18 مهر 1399برچسب:, ] [ 23:58 ] [ علیرضا ] [ ]


Dead Words Spek

افکار منفی

و ترسناک...


 

با این ترس از آینده

چیکار میشه کرد...؟؟


ترس معنیش اینه که نباید سراغش رفت

پس نباید عجله کرد براش!!

سعی میکنم آروم باشم :)


 

Yet even doubt is by some doubt denied

با تردید، تردید را هم می شود رد کرد

 


 

هنوز اینجا برام امن ترین جای دنیاست ..

 

 

[ جمعه 18 مهر 1399برچسب:, ] [ 1:3 ] [ علیرضا ] [ ]